رسیدگی مالیات عملکرد سالانه

به عنوان مثال، بریتانیا از معاملات سهام مالیات می گیرد در حالی که مشتقات معاف هستند. این مالیات منجر به گسترش بازار مشتقات بریتانیا شده است - قراردادهای مابه‌التفاوت (CFD) جایگزین سهام شده‌اند و در حال حاضر حدود 40 درصد از معاملات در بریتانیا را تشکیل می‌دهند.[30] بسته به طرح مالیات، سرمایه گذاران ایالات متحده ممکن است به طور مشابه اوراق مشتقه را جایگزین سهام تحت FTT کنند. این امر باعث کاهش حجم سهام می شود که با افزایش حجم مشتقات جبران می شود.

در مقاله ای در سال 2013، جفری سارت تأثیر FTTهای فرانسه و ایتالیا را مورد بحث قرار می دهد.[31] در سال 2012، فرانسه یک FTT 0.2 درصدی برای سهام فرانسه با ارزش بازار بیش از 1 میلیارد یورو وضع کرد و در اوایل سال 2013، ایتالیا یک FTT 0.12 درصد [32] برای سهام ایتالیایی با ارزش بازار بیش از 0.5 میلیارد یورو وضع کرد. . هر دو مالیات پایه های باریکی داشتند که هم سهام با ارزش بازار پایین و هم انواع خاصی از معاملات اوراق بهادار مشمول مالیات را معاف می کرد. حجم معاملات سهام فرانسوی مشمول این مالیات در مقایسه با سهام فرانسوی غیر مشمول مالیات 24 درصد کاهش یافت و به همین ترتیب حجم سهام ایتالیایی مشمول مالیات نسبت به سهام غیر مشمول مالیات 8 درصد کاهش یافت. به دلیل تفاوت در ساختار مالیاتی بین آن FTTها و موارد پیشنهادی در ایالات متحده، و همچنین تفاوت در ترکیب بازارهای آن کشورها، پیش بینی این نتایج برای ایالات متحده امروز دشوار است.

پولین، هاینتز و هرندون در برآورد درآمد خود از قانون رفاه فراگیر، [33] فرض می‌کنند که بر اساس قانون شکوفایی فراگیر، حجم کل اوراق بهادار به طور یکسان 50 درصد کاهش می‌یابد. [34] این مقاله مالیات 50 امتیاز پایه سندرز FTT بر سهام را در چارچوب اسپردهای تاریخی موثر پیشنهاد و تقاضا ارزیابی می کند.[35] این اسپردها بین سالهای 1993 و 2006 به طور متوسط ​​238 واحد پایه (با انحراف استاندارد 337 واحد در ثانیه) بوده است که بسیار بیشتر از نرخ پیشنهادی برای سهام است.

پولین، هاینتز و هرندون استدلال می کنند که فرض کاهش 50 درصدی حجم با توجه به نرخ اندک پیشنهاد در مقایسه با اسپردهای تاریخی، محافظه کارانه است. با این حال، این فرض ممکن است محافظه کارانه نباشد. هزینه های تراکنش به میزان قابل توجهی کاهش یافته است: اسپرد قیمت پیشنهادی در سهامی که فعال ترین معامله را انجام می دهند، تنها چند نقطه پایه هستند. به طور همزمان، بسیاری از شرکت‌های تجاری اختصاصی، صندوق‌های پوشش ریسک و بانک‌ها در سال‌های اخیر شاهد کاهش درآمدهای معاملاتی بوده‌اند[36]، [37]، [38] که باعث می‌شود کمتر بتوانند هزینه‌های تراکنش افزایش یافته را جذب کنند.